جدول جو
جدول جو

معنی بلبل گوش - جستجوی لغت در جدول جو

بلبل گوش
حیوان گوش بلند
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بَ بَ)
دارای گوش پهن و بزرگ. (از فرهنگ فارسی معین). بلبله گوش. بله گوش (درتداول مردم قزوین). و رجوع به بلبله گوش و بلبلی شود
لغت نامه دهخدا
(بُ بُ نَ)
خوشخوان مانند بلبل. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین) :
نواپرداز گر نبود صریر خامۀ مخلص
که دیگر بر سر شور آورد بلبل نوایان را.
مخلص (از آنندراج) ، تازگی. جوانی. (منتهی الارب). طراوت و شباب و جوانی. (از اقرب الموارد) ، بقیۀ مودت. (منتهی الارب). باقی دوستی. (دهار) (از اقرب الموارد) ، شکوفۀ درختان خاردار. (منتهی الارب). واحد بل ّ و آن شکوفۀ عضاه است. (از اقرب الموارد) ، مومانندی که در گل برآید. (منتهی الارب). ’زغب’ و پرزی که پس از شکوفه باشد. (از اقرب الموارد) ، شکوفۀ عرفط، شکوفۀ سمر، یا شهد آن. سمر، و گویند عسل آن. (از ذیل اقرب الموارد) ، توانگری بعد فقر، بقیۀ علف. (منتهی الارب) ، برقرظ، که نوعی از مغیلان است. (منتهی الارب) (ازذیل اقرب الموارد از لسان)
لغت نامه دهخدا
(بَلْ لَ)
صاحب گوش بزرگ. که لالۀ گوش پهن و شخ دارد. بزرگ گوش. آذن. اذناء. (یادداشت مرحوم دهخدا).
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ)
سگ شکاری که موی بسیار بر گوش او رسته و گوشهایش فروآویخته باشد. (ناظم الاطباء) (از برهان) (انجمن آرا) (از آنندراج) (از فرهنگ جهانگیری) :
سه چیزت می برد غم از دل ریش
اگر اهل دلی دست آر و مندیش
سمند گورتاز و باز همدم
شلل گوشی که در خشکان زند نیش.
بندار رازی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بلبلی گوش
تصویر بلبلی گوش
گوش پهن و بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلبل نوا
تصویر بلبل نوا
خوشخوان مانند بلبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلبل گنج
تصویر بلبل گنج
جغد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بله گوش
تصویر بله گوش
گوش بزرگ، بزرگ گوش
فرهنگ لغت هوشیار
کنایه از فصل بهار
فرهنگ گویش مازندرانی
روستایی از دهستان بیرون بشم کلاردشت
فرهنگ گویش مازندرانی
دودل، مردد –تردید داشتن
فرهنگ گویش مازندرانی
خواب کوتاه، خواب اندک
فرهنگ گویش مازندرانی